{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی کاویدن، حفرکرد در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی کاویدن، حفرکردن، ازخاک دراوردن، حفاری کردن, معنی کاویدن، حفرکردن، ازخاک دراوردن، حفاری کردن, معنی lاmdbj، ptclcbj، اxoاl bcاmcbj، ptاcd lcbj, معنی اصطلاح کاویدن، حفرکردن، ازخاک دراوردن، حفاری کردن, معادل کاویدن، حفرکردن، ازخاک دراوردن، حفاری کردن, کاویدن، حفرکردن، ازخاک دراوردن، حفاری کردن چی میشه؟, کاویدن، حفرکردن، ازخاک دراوردن، حفاری کردن یعنی چی؟, کاویدن، حفرکردن، ازخاک دراوردن، حفاری کردن synonym, کاویدن، حفرکردن، ازخاک دراوردن، حفاری کردن definition,
معنی afflict, ترجمه afflict به فارسی, معنی ischemia in inferolateral, ترجمه ischemia in inferolateral به فارسی, معنی اذرین، اتشین، اتش دار، اتش فشانی، محترقه
, ترجمه اذرین، اتشین، اتش دار، اتش فشانی، محترقه
به انگلیسی, معنی مستعد کردن، زمینه را مهیا ساختن,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی